تب فلسفی

ساخت وبلاگ
پذیرش واقعیت مرگ در کتاب «رنج و التیام در سوگواری و داغدیدگی، ویلیام وردن ترجمه محمد قائد، چهار تکلیف را برشمرده است.1- پذیرش واقعیت فقدان: حتی در موردی که انتظار مرگ می رفته ممکن است بازمانده نخواهد باور کند که شخص غایب باز نخواهد گشت.به نظر وردن، مومیایی کردن مردگان و نگه داشتن اثاثیه ی آنها مانع از گذز از مرحله ی پذیرش واقعیت فقدان است.2- اذعان درد و گذر از ماتم: به گونه ای که فرد مصیبت دیده آگاهانه و صادقانه بپذیرد واقعه ای دردناک رخ داده که باید آن را تاب بیاورد و پشت سر بگذارد.3- فرد سوگمند با محیطی که شخص فقید در آن حضور ندارد، انطباق پیدا می کند.4- جایگاهی در خور متوفی برای یاد و نام او قائل می شود و می گذارد زندگی ادامه یابد. به قول مونتنی ترس از مرگ، جایگاه مقبره، تجملات مراسم خاکسپاری تا حدودی مایه ی تسکین بازماندگان است تا کمکی به حال مردگان.(مقالات ص 124) + نوشته شده در جمعه هفدهم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 10:53 توسط عباس فضلی  |  تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 81 تاريخ : شنبه 18 شهريور 1402 ساعت: 17:07

اعزام به خارج هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از اعزام چند نفر از روحانیون مسئول به خارج از کشور جهت مداوا یاد می کند.همین اعزام ها، برای عده ای مستمسک شده است که پارتی بازی در حکومت را برجسته کنند. اما من با مطالعه ی دو کتاب خاطره نویسی دریافتم که این امر در زمان پیشین هم معمول بوده است. عبدالرحیم جعفری در کتاب «در جستجوی صبح» از اعزام به خارج خود جهت معاینه ی چشم خبر می دهد که توسط وزیر فرهنگ وقت دکتر پرویز ناتل خانلری صورت گرفته است. محمد قاضی هم در کتاب «خاطرات یک مترجم» وقتی به سرطان حنجره دچار می شود، دست به دامن لیلا امیرارجمند مسئول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شده و او با هماهنگی فرح پهلوی بلیط رفت و برگشت به ماربورگ آلمان برایش تهیه می کند و با هماهنگی سفارت ایران تمام مخارج درمان پرداخته می شود. نتیجه این که حاکمان، معمولا اطرافیان وابسته به حکومت را جهت مداوا به خارج اعزام می کنند. چه مسئولان جمهوری اسلامی و چه وابستگان به سلطنت شاهنشاهی. اما وجه اشتراک اعزام به خارج، اعتراف به این نکته هم هست که به رغم تحولات پزشکی و امکانات درمان در ایران، هنوز مسئولان به پزشکان اروپایی دلبسته و وابسته هستند. البته باید یادی بکنیم از مرحوم دکتر محمدمصدق که وقتی بیمار شد در بیمارستان نجمیه ی تهران بستری شد و از اعزام به اروپا اجتناب ورزید. این را فرزندش دکترغلامحسین مصدق که مسئول بیمارستان بود در یک مصاحبه اذعان کرده است. می ماند یک مطلب دیگر این که روحانیون به مردم می گویند برای شفا به امام و امام زاده ها پناه ببرید ولی خودشان برای مداوا به پزشکان اروپایی متوسل می شوند. بله این ایراد بر جامعه ی روحانیت وارد است. اما باید گفت: طبقات بالادست جامعه هم از اعزام به خ تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 74 تاريخ : شنبه 18 شهريور 1402 ساعت: 17:07

نامه های جلال پس از این که کتاب «محاکمه ی دیگر» برداشتی از نامه های کافکا به فلیسه بلوئر اثر کانه تی با ترجمه ی ناصر غیاثی را مرور کردم؛ در خیابان های یزد به کتاب «نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد» دست یافتم. آن را خریدم و خواندم. از این کتاب که ظاهرا در سه جلد تدوین شده است و اقای مسعود جعفری آنها را تنظیم کرده است، می توان به بررسی حالات و تأثیرگذاری آنها بر کتب منتشره شده از این بزرگواران پرداخت و نکته ها آموخت. چنان که در مطلب دیگری نوشته ام(1) می توان به تبعه کانی تی روی این نوع کتاب ها درنگی کرد و پژوهشی را به انجام رساند. مثلا در این نامه های جلال، چگونگی کناره گیری او از سیاست و حزب توده، سهل گیری در امور مذهبی، مقالات سفارشی به نشریات، چگونگی برخورد با دوستان و خویشان، توجه به همسر و مسائل خانوادگی، تحولات روحی جلال، تأثیر این نامه ها بر آثار جلال و دانشور، وضعیت آموزش و پرورش و مسائل فرهنگی و اجتماعی زمانه قابل تحقیق است. البته در این میان، آدمی نیم نگاهی هم به خود و مقایسه ی رفتارها و بینش های خود می اندازد و راه های برون رفت از مشکلات را جستجو می کند. چرا که رنج های آدمی وقتی قسمت می شود قابل تحمل تر می شود.--------------------------1- 137- عاشقانه ها + نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 7:57 توسط عباس فضلی  |  تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 69 تاريخ : شنبه 18 شهريور 1402 ساعت: 17:07

باز هم ... هر وقت سالگرد «ندای هرمزگان» فرا می رسد؛ از هیئت تحریریه مرا به نوشتن یک یادداشت ترغیب می کنند. من هم چون روزگار زیادی را با این رسانه ی مکتوب و تا حدودی الکترونیکی سپری کرده ام؛ پاسخ مثبت می دهم. در سال گذشته مطلب خود را با عنوان «توصیه به اهل قلم» قلمی کردم. در این مدت یک سال که به مطالعه ی کتب گوناگون دل سپرده بودم؛ باز همان فراز مشهور و کلیدی برایم آشکارتر می شود که به دوستان توصیه می کنم اگر می خواهید اهل قلم شوید با مطبوعات ارتباط برقرار کنید. چرا که به درستی دریافته ام بیشتر نویسندگان کار خود را با مطبوعات آغاز کرده اند. یعنی در روزنامه ها، هفته نامه ها، ماهنامه ها و یا فصلنامه ها مطلبی را نوشته اند و با همین تمرین نوشتن ها به قلم خود اعتماد پیدا کرده و شروع به تدوین کتابی کرده اند و اثری از خود به یادگار گذاشته اند. از نویسندگان مشهور خارجی چون کارلوس فوئنتس، اورحان پاموک، پائولو کوئیلو، هاروکی موراکامی گرفته تا ایرج افشار، منوچهر ستوده، علی اکبر غفاری و صدها نویسنده ی داخلی، زندگی علمی خود را مدیون و مرهون قلم زنی در مطبوعات هستند. از طرفی پاره ای از اینها خودشان دارای نشریه و رسانه بوده اند. هر چند اکنون جهان رسانه به تعداد آدمیان گسترش یافته است و هر فردی می تواند دست به قلم شود و چیزی را نگارش کند و به محک تجربه در آورد. از این بالاتر شما کدام شاعر معاصر را می شناسید که اثرش در نشریه ای انعکاس نیافته باشد و با ساخت دفترهای شعری، دیوان خود را سامان نداده باشد. بیشتر کتاب ها حاصل همین زورآزمایی های مطبوعاتی است. بنابراین باز هم نصیحت می کنم اگر می خواهید نویسنده شوید باید قلم های آغازین را از درج در رسانه شروع کنید. چون نویسندگی از همین تمرین ها نشئ تب فلسفی...
ما را در سایت تب فلسفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tabefalsafia بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1402 ساعت: 6:46